یک کلاه و پیشبند آشپزی باید بخرم. بعدش شاید عکس آواتار رو عوض کنم :) فعلا شما خطخطی بودن عکسها رو به بزرگی خودتون ببخشید.
جناب استاد بزرگ حل شد :))
اینجا گرفتم، اصل اصله دستورش. مایل به تهیه بودین بهش مراجعه کنین.
بیتوته است. من یهکم موادو کم و زیاد میکنم و گردو هم نمیریزم. اینجا مینویسمش، چون بعضی از دستورهای خوب رو به مرور زمان گم کردم و میخوام دیگه اینجا یه آرشیو داشته باشم.
این دستور درست کردم، ولی با شش تخممرغ درشت! که از سینی زد بالا و کمی روش خراب شد. دفعهی بعد باید با پنج تا درست کنم. البته برشش سخت بود، شاید بهتر باشه کلا دستور دیگهای رو امتحان کنم.
ابتدا این سه تا را میپزیم
سپس از وسط نصف کرده و با آبقند کمی نمدار میکنیم
سپس روی یک لایه خامه گذارده و لایهی دیگر را روی آن قرار میدهیم
تزئین مینماییم
هر دفعه میگم غلط کردم، غلط کردم، دیگه کیک تزئین نمیکنم؛ اما بعد یه مدت باز به سرم میزنه و خودمو میندازم تو هچل. اگه الان بیاین خونهمون، میتونم به صورت تصویری و زنده، انفجار هستهای رو بهتون نشون بدم! جالب اینجاست که از بس مراحل آمادهسازیش، به خصوص خامه، برام سخته، دیگه به مرحلهی تزئین که میرسم کم میارم و فقط سنبل میکنم که تموم شه بره!
این کیکو هدهد سفارش داده واسهش بپزم، برای روز ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه، به قول معروفِ جدید! روز عشق! البته با چند روز تاخیر :)
شیرینی رو هم درست کردم به عنوان دورخیز برای شیرینی عید غدیر؛ ولی به این نتیجه رسیدم که من غلط بکنم از این کارا بکنم!
و همچنان درجه کیفیشون سه به بالاست!
مامان، آقای، حجت خونه نیستن. مهندسم رفته بیرون که مثلا زود برگرده. گفتم یه چیزی بیار بخوریم. میگه بگو چی. گفتم فقط من باید بگم چی؟ خودت نمیتونی یهبار فکر کنی شام چی بخوریم؟ میگه اگه نگی نمیارم! شام هم نمیخورم :|
حالا باز هم "خدایا جی بپزم"های خانوما رو مسخره کنین و براش جوک بسازین!
گرفته، منتظرم صدای مامان دربیاد.
دستور از پاپیون
درباره این سایت